نصب | +۵۰ هزار |
از ۴۵ رأی | ۴ |
دستهبندی | موسیقی |
حجم | ۴۳ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ |
نصب | +۵۰ هزار |
از ۴۵ رأی | ۴ |
دستهبندی | موسیقی |
حجم | ۴۳ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ |
حسنی نگو ، بلا بگو ، تنبل و تنبلا بگو
داستان ترانه 🎶 حسنی 🙂 با تصاویر 🖼 زیبا و متحرک 🎼
توی ده شلمرود،
حسنی تک و تنها بود. 🥺
حسنی نگو، بلا بگو،
تنبل تنبلا بگو، 🤕
موی بلند، روی سیاه،
ناخن دراز 💅 واه واه واه.
نه فلفلی👦، نه قلقلی🧑، نه مرغ زرد کاکلی🐤،
هیچکس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه و ......
داستانی آموزنده که به فرزند شما پاکیزه بودن رو یاد میده😊😊
اضافه شدن بخش آموزشی به برنامه 📚
آموزش اعداد فارسی و انگلیسی 1️⃣2️⃣3️⃣
آموزش الفبای فارسی و انگلیسی 🆎️
آموزش اعضای بدن به فارسی و انگلیسی🦷👂👁👃
آموزش حیوانات و میوه ها به فارسی و انگلیسی 🍉🍊🐤🐈🐶
حسنی ریاضی دان (آموزش اشکال هندسی 🔶️🔴)
حسنی جغرافیا شناس (آموزش محل دقیق استان ها بر روی نقشه🗺 🇮🇷)
آزمون جدول ضرب ریاضی 📝
و بخش های :
حسنی ریاضی دان(آزمون جدول ضرب ریاضی)
لالایی برای حسنی 🙂
حسنی بهترین راننده غرب کشور 🙂
حسنی بهترین خلبان شمال و شرق کشور 🙂
حسنی بهترین ملوان جنوب کشور 🙂
متن ترانه حسنی :
توی ده شلمرود،
حسنی تک و تنها بود.
حسنی نگو، بلا بگو،
تنبل تنبلا بگو،
موی بلند، روی سیاه،
ناخن دراز، واه واه واه.
نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی،
هیچکس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.
باباش میگفت:
– حسنی میای بریم حموم؟
– نه نمیام، نه نمیام
– سرتو میخوای اصلاح کنی؟
– نه نمیخوام، نه نمیخوام
کره الاغ کدخدا،
یورتمه میرفت تو کوچه ها:
– الاغه چرا یورتمه میری؟
– دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم.
– الاغ خوب نازنین،
سر در هوا، سم بر زمین،
یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو،
یک کمی بمن سواری میدی؟
– نه که نمیدم
– چرا نمیدی؟ (!)
– واسه اینکه من تمیزم.
پیش همه عزیزم.
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
غازه پرید تو استخر.
– تو اردکی یا غازی؟
– من غاز خوش زبانم.
– میای بریم به بازی؟
– نه جانم.
– چرا نمیای؟
– واسه اینکه من، صبح تا غروب، میون آب،
کنار جو، مشغول کار و شستشو.
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
در واشد و یه جوجه
دوید و اومد تو کوچه.
جیک جیک زنان، گردش کنان
اومد و اومد، پیش حسنی:
-جوجه کوچولو، کوچول موچولو،
میای با من بازی کنی؟
مادرش اومد،
– قدقدقدا
برو خونه تون، تورو بخدا
جوجه ی ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه؟
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
حسنی با چشم گریون،
پاشد و اومد تو میدون:
– آی فلفلی، آی قلقلی،
میاین با من بازی کنین؟
– نه که نمیایم نه که نمیایم
– چرا نمیاین؟
فلفلی گفت:
– من و داداشم و بابام و عموم،
هفته ای دوبار میریم حموم.
اما تو چی؟
قلقلی گفت:
– نگاش کنین.
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
حسنی دوید پیش باباش:
-حسنی میای بریم حموم؟
– میام، میام
– سرتو میخوای اصلاح کنی؟
– میخوام، میخوام
– حسنی نگو، یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل
الاغ و خروس، جوجه و غاز و ببعی
با فلفلی، با قلقلی، با مرغ زرد کاکلی
حلقه زدن، دور حسنی.
الاغه میگفت:
– کاری اگر نداری، بریم الاغ سواری.
خروسه میگفت:
– قوقولی قوقو. قوقولی قوقو؟
هرچی میخوای فوری بگو.
مرغه میگفت:
– حسنی برو تو کوچه.
بازی بکن با جوجه.
غازه میگفت:
– حسنی بیا،
با هم دیگه بریم شنا.
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود)