مامان من نمی خوام بابا این پسره اصلا اون امیری که من می شناختم نیست.سال ها ازم دور بوده خب اخلاقاش فرق کرده یه جوریه
مامان:خوبه خوبه.کولی بازی درنیار.رو بچه ی خواهرم عیب می ذاره.چه جوریه؟مهندس نیست که هست پول و خونه نداره که داره تیپ و قیافه هم که خاله قربونش بره خداشه.ندیدی تو مهمونی همه دخترها داشتن درسته قورتش می دادن؟از سرتم زیادیه...
-و..............