یادآوری با نقشه!

یادآوری با نقشه!

Version ۱.۱
نصب +۵۰۰
Category سفر
Size ۲ مگابایت
Last Update ۲۷ خرداد ۱۳۹۴
یادآوری با نقشه!

یادآوری با نقشه!

Xalopex
Version ۱.۱
نصب +۵۰۰
Category سفر
Size ۲ مگابایت
Last Update ۲۷ خرداد ۱۳۹۴
View the antivirus scan results

Images

Introduction

More Info

روز اول - دانشگاه:
اولی : ببین کتاب منو آوردی ؟
دومی : اه! یادم رفت ... فردا میارم
اولی : باشه

روز دوم - دانشگاه :
اولی : بدش ...
دومی : چیو ؟
اولی : کتابومو دیگه.
دومی : معذرت میخوام، یادم رفت این حافظه خیلی داره اذیتم میکنه
اولی : یعنی چی؟ مگه تو از برنامه "یادآوری با نقشه!" استفاده نمیکنی ؟
دومی : نه. تا حالا نشنیده بودم.
اولی : واقعا میخوای بگی استفاده نمیکنی ؟ خب دیگه، اگه مثل بقیه، اینو توگوشیت داشتی الان کاری نمیکردی من درسو بیفتم.
دومی : درسو ولش کن. برنامه رو زدم دانلود شه. تا دانلود میشه میگی چجوریه؟
اولی : همونطوریه که از اسمش معلومه، این برنامه برای یادآوری بر اساس نقشه ساخته شده.
دومی : یعنی چی ؟
اولی: یعنی بر اساس محلی که الان هستی، بررسی میکنه ببینه که قبلا آیا برای این محل یادآوری ثبت کردی یا نه. اگر ثبت کرده باشی بهت پیغام میده و یادآوری رو به صورت نوتیفیکیشن بهت نشون میده.
دومی : چجوری باید باهاش کار کنم ؟
اولی : مثلا اگر این برنامه رو دیروز داشتی، به اینترنت وصل میشدی و بعد برنامه رو اجرا میکردی. بعد با سرچ یا دستی خونتون رو تو نقشه پیدا میکردی و با نگه داشتن چند ثانیه انگشتت روی خونتون و زدن دکمه "اضافه کردن این محل" متن یادآوری و محدوده نزدیک شدن برای یادآوری رو ثبت میکردی. مثلا مینوشتی "کتاب اولی رو بزارم تو کیفم" و محدوده یادآوری رو روی "1" یعنی یک کیلومتر میذاشتی.
دومی : آهان فهمیدم ، اون وقت دیروز وقتی میرسیدم به محدود 1 کیلومتری خونه، اگه اینترنت یا جی پی اس وصل بودم، پیغام بهم نشون داده میشد و کتاب رو میذاشتم تو کیفم.
اولی : درسته ...
دومی : دمت گرم. خیلی به همچین برنامه ای نیاز داشتم.

روز دوم - خانه دومی :
دومی : مامان، مامان!
مامان دومی : چی شده؟
دومی : گوشیتو بده میخوام یه برنامه خیلی کاربردی نصب کنم.
بعد از چند ثانیه ...
دومی : "یادآوری با نقشه!" رو کی نصب کرده بودی؟!
مامان دومی : خیلی وقته! تازه کلیم یادآوری بهش اضافه کردم.
دومی : بله میبینم. حتی 500 تومنی که به اصغر آقا، بقالی سر کوچه خونه دایی بدهکار بودیمم رو هم نوشتی. ما که تا چند ماه دیگه قرار نیست اونجا بریم . (خونه دایی دومی، توی یک شهر دیگه است و خانواده اولی سالی یک بار به اونجا میرن)
مامان دومی : اضافه کردم، وقتی عید رفتیم اونجا یادم بیفته پولو پس بدم.
دومی : خوبه ...

و بدین ترتیب دومی دیگر هیچ وقت هیچ چیز را فراموش نکرد. (البته به قیمت افتادن درس اولی! )

User Reviews - ۷،۱۳۴ Rates
4.3 from 5
5
4
3
2
1
Eli
Eli
۱۳۹۴/۰۳/۳۱
خیلی خوب
ریحانه
ریحانه
۱۳۹۴/۰۳/۲۸
عالی
رها
رها
۱۳۹۴/۰۳/۳۱
عالی