... بوییدش ... بوسیدش و با دندان گلویش را درید ... افسوس... ذات احساس نمی شناسد ... دردش هر لحظه بیشتر میشد . سعی می کرد با کشیدن نفس عمیق دردش رو تسکین بده . خیابون ها از شانسش شلوغ بودن .
و..............
نظرات کاربران
- ۱۹ رأی
۲.۹ از ۵
۵
۴
۳
۲
۱
ابوالفضل
۱۴۰۰/۰۲/۱۰
عییییییی این دیگه چیه اگر نظر منا میخوایید نصب نکنید